- تاراج افکندن (غَ)
به یغما دادن. در معرض غارت و چپاول گذاشتن.
- به تاراج فکندن:
دانی که دل من که فکنده ست بتاراج
آن دو خط مشکین که پدید آمدش از عاج.
دقیقی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 54).
رجوع بتاراج شود
- به تاراج فکندن:
دانی که دل من که فکنده ست بتاراج
آن دو خط مشکین که پدید آمدش از عاج.
دقیقی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 54).
رجوع بتاراج شود
